English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4089 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data origination U اساس داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
substantialize U اساس دادن یا اساس پیدا کردن
base course U لایه اساس قشر اساس
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
paralleling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
tail U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tails U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
grass roots U اساس
delusive U بی اساس
idled U بی اساس
pier foundation U اساس پی
roots U اساس
root U اساس
substantially U در اساس
elements U اساس
principium U اس اساس
idle U بی اساس
ground U اساس
structure U اساس
cornerstone U اساس
cornerstones U اساس
nuclei U اساس
baseless U بی اساس
nucleus U اساس
structures U اساس
rootless U بی اساس
ill-founded U بی اساس
idles U بی اساس
ill founded U بی اساس
groundless U بی اساس
subsistance U اساس
bedrock U اساس
groundsel U اساس
fundament U اساس
rationale U اس اساس
unfounded U بی اساس
fundamental U اساس
foundation U اساس
chimeric U بی اساس
unsubstantial U بی اساس
unsubstantiality U بی اساس
insubstatiality U بی اساس
vaporous U بی اساس
basis U اساس
origin U اساس
origins U اساس
structuring U اساس
element U اساس
idlest U بی اساس
idle rumoues U شایعات بی اساس
Unfounded rumours. U شایعات بی اساس
corpus juris U اساس قانون
corner stone U بنیاد اساس
groundlessly U بطور بی اساس
corpus delicti U اساس جرم
there is nothing in it U بی اساس است
gossips U شایعات بی اساس
ignoring U بی اساس دانستن
gossiping U شایعات بی اساس
ignore U بی اساس دانستن
ignored U بی اساس دانستن
elements U عنصر اساس
tittle tattle U شایعات بی اساس
ignores U بی اساس دانستن
tittle-tattle U شایعات بی اساس
groundwork U زمینه اساس
insubstantial U بی اساس بیموضوع
gossip U شایعات بی اساس
gossipry U شایعات بی اساس
foundation U پی ریزی اساس
element U عنصر اساس
gossiped U شایعات بی اساس
To build on sand. U کار بی اساس کردن
bedding U بنیاد و اساس هرکاری
subbase course U لایه زیر اساس
grounded (his complaint was not grounded U شکایت او بی اساس بود
rooty of sand U چیز ناپایدار یا بی اساس
fabrics U سبک بافت اساس
fabric U سبک بافت اساس
gossip U شایعات بی اساس دادن
gossips U شایعات بی اساس دادن
gossiping U شایعات بی اساس دادن
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
hot mix base U اساس اسفالتی گرم
gossiped U شایعات بی اساس دادن
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
ill founded U دارای شالوده یا اساس بد بی پروپا
on an arm's length basis U بر اساس مستقل و برابر بودن [در]
cotton grade U درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
euhemerism U اساس تاریخی برای افسانه ها
subbase course U لایه پی قشر زیر اساس
average cost pricing U قیمت گذاری بر اساس هزینه متوسط
It must have a solid foundation. U اساس کار باید محکم باشد
his joys p from baseless hope U خوشیهای اوناشی ازامیدهای بی اساس است
euhemerize U اساس تاریخی قائل شدن برای
element U رکن اساس جزئی از یک قسمت یایکان
elements U رکن اساس جزئی از یک قسمت یایکان
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
simple interest U سود پول بر اساس سال 063 روزه
it was basedon evclid U اساس ان روی اقلیدس گذارده شده بود
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
yarn sorting U دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
animism U همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
Your slander is completely preposterous . U تهمت وافترایی که می زنید بکلی مسخره وبی اساس است
probit U واحد قیاس احتمالات اماری بر اساس حداقل انحراف ازمیزان متوسط
anlage U اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
redundant information U یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
simulations U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
pareto distribution U در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
simulation U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
stagnation thesis U فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
associative addressing U روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
entity U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
initials U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
checked U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
mass storage U سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
content addressable addressing U روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
storage U ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
transmissions U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
checks U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
transmission U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
serial U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
gremlin U خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
cells U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
gremlins U خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
entities U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
strobe U سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
source U فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
initial U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
serials U یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
initialed U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receives U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
serials U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receive U ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
digital U آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
long integer U عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serial U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
wait time U خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ddl U بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
bureau U ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
looped U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
bureaus U ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
verification U بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
loops U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
preparation U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparations U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
retrieval U مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
onion skin language U زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
input bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
cim U استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
analogue U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
Recent search history Forum search
2New Format
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1set the record straight
1وقتی انسانها بر اساس دارایی اشان ارزیابی می شوند
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
2single gas
1استخدام عبارت از پرکردن و پرنگهداشتن پست های خالی درتشکیل سازمان به اساس اهلیت، لیاقت و شایستگی میباشد
1Secure data aggregation in wireless sensor networks
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com